دوره اول، دوره نبوغ نظامی نادر که منجر به آرام شدن اوضاع ایران و غلبه او بر افغانها، عثمانیها، روسها و سلطه بر هند و ثروت فراوان آن شد و دوره دوم، پنج سال پایانی حکومت نادر است که رفتارهای خارج از منطق او منجر به نارضایتی مردم از حکومت نادر و نابودی او شد. اما پس از رسیدن فرستادگان نادر به دهلی و اعلام درخواست بازگرداندن پناهندگان افغان به ایران، محمدشاه با مشورت امیران و وزیرانش رأی به عدم تحویل پناهندگان داد و با فرستادهٔ نادر به تندی برخورد نموده و سرانجام او را به قتل رسانید و به این ترتیب زمینه و بهانه لازم را جهت لشکرکشی نادر به هندوستان فراهم شد. مشاوران او هرگز تصور نمیکردند که سربازان سپاه ایران بتوانند افغانستان را به صورت کامل فتح کرده و قصد حمله به دهلی کنند و از طرفی با وجود لشکریان پرشمار هندی و ذخایر مالی فراوان اطمینان داشتند که نادر به فکر حمله به هند نخواهد بود. اما با وجود همه این گمانه زنیها، نادر با حدود ۱۰۰ هزار سرباز ورزیده به هند حملهور شد و پس از چند نبرد خونین دهلی را اشغال کرد. در سال ۱۱۲۶ خورشیدی، زمانی که نادر برای رفع یکی از شورشهای مردم علیه مالیات زیاد به خراسان رفته بود، جمعی از سردارانش به رهبری علی قلی خان شبانه به چادر وی حمله کردند و او را به قتل رساندند.پس از مرگ نادر شاه، بسیاری از فرزندان و خاندان وی توسط برادرزاده نادر، عادلشاه کشته شدند.
- نادرشاه پس از گرفتن هدایاى فراوان دهلى را رها کرده و دوباره این شهر را به هندى ها بازگرداند.
- خیلی عجیبه واقعا این ویکی پدیای فارسی نداشتن اینها برای من.
- در جریان حمله به هند بر علیه او شورش شد و به نادر که برای که برای دفع شورش رفته بود، تیری پرتاب شد و اشتباهی به فردی که کنار نادر بود اصابت کرد.
- نادر به رغم کمی سپاهیانش در مقابل لشکریان فیل سوار هندی توانست با بهکارگیری تاکتیکهای نوین جنگی لشکر انبوه هندوستان را در هم بکوبد.
- بهرهگیری از شیوههای مختلف نبرد همواره یکی از راههای پیروزی بر رقیبان بوده و تأسیس سلسلههای مختلف در طول تاریخ وابسته به توان نظامی و استفاده از تدابیر و ترفندهای نظامی مختلف بوده است.
اين بار نادر خود را با سرسخت ترين قبايل افغان طرف ديد. وى تنها پس از آن كه توانست كابل را بگيرد جان گرفت چرا كه پول و آذوقه او رو به اتمام بود اما نبردهاى پراكنده و خسته كننده تنگه خيبر عمليات نظامى او را ماه ها با مشكل مواجه كرد. هم از تلاشش برای ایده تبدیل شیعه به یه شاخه جدید و پذیرفته شده از سنیها هم از اینکه تو مکاتبات با عثمانی درباره این ریشه مشترک ترکمن خودش و ازبکها و گورکانیها و عثمانیها حرف میزنه، سفیر میفرسته به استانبول، شاید بشه گفت دنبال بنا کردن مفهوم ملیت ایرانیه شاید روی پایههای جدیدی. حتی کلاه نادری که داشت باب میکرد رو شاید بشه تلاشی در این راستا دید. یا اینکه سکهی نادری که ضرب کرد در ایران به جای عباسی که زمان صفوی رواج داشت معادل روپیه هند بود. اینها تحقیقهای گستردهتری میخواد و حتما شده و من دوست دارم بخونم ولی در حال حاضر همچنان برای من علامت سوال و کنجکاویه.
نگاهی به تاکتیک جنگی نادرشاه افشار در نبرد باغآورد
وی هم چنین تلاش نمود تا اقتدار ایران در خلیج فارس و حفاظت از مرزهای دریایی جنوبی را با ایجاد یک نیروی دریایی قوی بازیابد. یکی از مشخصات بارز و قابل توّجه جنگ های نادر، سرعت عمل درجابجایی و انتقال لشکر از نقطه ای به یک منطقه دور دست در مدت زمان کم می باشد؛ که این موضوع مستلزم داشتن تدارکات کافی و پشتیبانی کامل می باشد. کارگاه هایی برای ساختن توپ، باروت و گلوله دایر کرده بود و دراغلب لشکرکشی های خود غله مورد نیاز و نیز خوراک سربازان خود را از طریق رکن اصلی ارتش خود که آماد و پشتیبانی را بر عهده داشتند، تأمین می نمود. پس از شکست اشرف افغان در نبردهای دامغان و مورچهخورت و نبرد خشت و دالکی در حومه کازرون، به سمت کرمان فرار کرده و از آنجا عازم هرات و قندهار، گردید نادرشاه به تعقیب افغانها پرداخت و پس از درگیری در قندهار، آنها را شکست داده و شهر را به تصرف خویش درآورد. بقایای افغانهای شکست خورده به سمت دهلی گریخته و به دربار محمدشاه گورکانی پناهنده گردیدند. نادر با اعزام فرستادگانی به دربار محمدشاه گورکانی خواستار استرداد فرماندهان و یاغیان افغان به دربار ایران گردید.
نادرشاه که از دلهره بین سپاهیان توسط مأموران مخصوص باخبر شده بود، توانست به موقع آنها را دلداری داده و از اثرات مخرب پخش یک چنین خبری بکاهد. او آنها را جمع کرد و با سخنرانی خود دل سربازان را به دست آورده و خون آنها را به جوش آورد و توانست از اثرات منفی جنگ روانی فرار کند. ستون چهارم ستون بزرگ نیروهای ذخیره ارتش هند بود که بارگاه محمدشاه گورکانی و سعدالله خان وزیر نیز در این ستون بود. در جلوی سراپرده پادشاهی چندین عراده شامل انواع توپهای سبک و سنگین جای داده شده بود و در عین حال پشت هنگهای ارتش قرار داشت و در بقیه سپاه در هزار و پانصد متری پشت آن هنگها سایر نیروها آرایش یافته بودند و در واقع پنجاه هکتار از آن زمین را ارتش هند فراگرفته بود. منتها نادر از خانواده بالایی نبود و عجیب بود این کار یه مقدار. بالاخره دویست و خوردهای ساله شاهها همه از خانواده صفویه بودن.
ایران
نادر برای مقابله با عثمانی تلاش زیادی کرد، اما هر بار با شورشهای داخلی مواجهه میشد و به ناچار کار مقابله با عثمانیها نیمهتمام میماند. وقتی برای مقابله با محاصره خراسان برای جنگ با هرات رفته بود، شاه تهماسب به جنگ عثمانی رفت و شکست خورد. نادر که از سیاست نابخردانه او سخت ناراحت بود، وقتی نادر هرات را تصرف کرد به اصفهان بازگشت و در محل هزار جریب جشنی برای پیروزی ترتیب داد و شاه تهماسب را دعوت کرد تا از ارتش سان ببیند. بعد از آن مجلس میگساری ترتیب داد و شاه در خوردن شراب، افراط کرد مدهوش شد. نادر از فرصت استفاده کرد و به بزرگان حاضر در مجلس گوشزد کرد که چنین فردی لیاقت شاهی بر فتح هند ایران را ندارد.
در روز ۲۳ ربیع الثانى سال ۱۱۴۲ نادر و یارانش عازم اصفهان شدند. البته قبل از ورود او به این شهر اصفهانی ها وظیفه خود را به نحو اکمل به انجام رسانده بودند به این معنى که قبل از پیکار نادر اصفهانی ها که بخاطر جنایات افغانها از مرده آنان نیز مىترسیدند با شمشیر و کارد و تبر به جان آنها افتاده و آنان را روانه دیار عدم ساختند. با حمله سپاه نادر اصفهان و پس از آن ایران از لوث وجود آنان پاک شد. از جمله حوادث مشهور در روستاي مورچه خورت نبرد بزرگ نادرشاه افشار با اشرف افغان بود.
شیوه های نبرد در دوره نادر شاه افشار-از همه چی