این موارد تماما نمایش است. در مورد خودرو ارزان راحت صحبت میکنیم و معتقدم که هیچ خودروسازی نمیتواند خودرویی شبیه تیبا را به کشور بیاورد. در سطح خودرویی مانند ریرا که کراساوور خوبی است، اما همزمان 10 مدل خودرو چینی در سطح ریرا را به کشور وارد میکنیم که باعث از بین رفتن رقابت در این بخش میشود و احتمال میرود با نوسانات ارز، این خودرو یا چنین خودروهایی بازار خود را از دست بدهد. این در حالی است که پول چندانی در دست مردم نیست. سالانه در بهترین حالت ۸۰۰هزار نفر برای خرید این خودرو اقدام میکنند که رقم چشمگیری نیست. در این شرایط تمام اقدامات مربوط به تولید هیچ میشود و محصولات روی دست تولیدکننده میماند. با اقدامات وزارت صمت در این حوزه شاید بازار بهطور موقت خوب شود اما برای بلندمدت به نفع صنعت نیست.
درحالحاضر تقریبا ترمز توسعه ساخت داخل کشیده شده است. این در حالی است که داخلیسازی سالها ادامه داشت و میزهای مختلفی برای این کار انجام شد، اما با رسیدن به هسته سخت این ماجرا، تولیدکنندگان عقب کشیدند. زیرا مشکل قیمتگذاری دستوری و نبود نقدینگی، تومار داخلیسازی را در هم پیچیده است. هنوز هم که برجام به نتیجه نرسیده است، خودروسازان در حال آماده شدن برای واردات و سیکیدیکاری هستند تا بتوانند از این طریق تامین نقدینگی کنند. چه برجام به نتیجه برسد و چه نه، با کارهای مربوط به تعمیق ساخت داخل باید خداحافظی کنیم. وزیر صمت هم در این مورد صحبت کرده است. بهجای اینکه خودروسازان تقویت شوند، این تولیدکنندگان را کوچکتر کردهاند. خودروسازی که کوچک است نمیتواند طراح خودرو باشد و صنعت واقعی خودرو را هدایت کند، بلکه یک مونتاژکار است و در بهترین شرایط مونتاژکار تحت لیسانسی است که کار خوبی انجام میدهد. شاید بتوان از این طریق بازار را مدیریت کرد، اما صنعت در حال نابودی است. اگر برجام درست شود، بیماری هلندی در کشور گسترش پیدا میکند. در این صورت دولتمردان قیمت دلار را کمی کاهش میدهند و برای مردم در ظاهر رفاه ایجاد میکنند که این روند یک چرخه باطل در کشور ایجاد خواهد کرد. درحالحاضر قیمتهای مصوب پایین است، اما محصول تولیدکنندگان نه فقط در بخش خودروسازی بلکه در تمام صنایع گران تمام میشود. اما همچنانکه هزینه تولیدکنندگان افزایش مییابد، قیمت کالاهای خارجی بهنسبت ارزان درمیآید. در بیماری هلندی قیمت ارز پایین نگه داشته میشود و تولید داخلی به صرفه نخواهد بود. در مورد صنعت خودرو یک اقدام دیگری هم انجام شده و وزیر صنعت گفته که قرار است تعرفه واردات خودرو به ۱۰ درصد هم برسد. سیاستگذاران با چه زبان دیگری باید بگویند که مخالف تولید داخل هستند؟ عملا از هر طریقی فرش قرمز برای واردات و سیکیدیکار پهن میکنند؛ بهرغم تمام صحبتهایی که در مورد داخلیسازی گفته میشود.
آیا میتوان گفت که دولت صنعت را فدای بازار میکند تا آن را سر و سامان بدهد؟
بهطور قطع همینطور است. در یک سال گذشته، وزارت صمت بهجای آنکه به سمت رفع مشکلات صنعت برود، تمام تمرکز خود را بهصورت کنترلی روی بازار گذاشته بود. اما نهتنها هیچ مانعی را از جلوی صنعت برنداشت، بلکه همان روال عادی اداری هم کند شد که واقعا باعث تاسف است. هزینههای رسمی از ابتدای امسال بسیار افزایش یافت. قرار بود برق ۶ تا ۹ برابر شود که گفته میشود دو برابر افزایش داشته است. تعرفه مواد و قطعات قرار است به قیمت ارز نیمایی برسد که خوشبختانه هنوز با دلار 4200 تومانی محاسبه میشود. اما قرار است واردات به هر قیمتی انجام شود و تعرفه را به 20 درصد کاهش میدهند تا خودرو ارزان وارد کشور شود. همین کار با تولید برق هم انجام شد و درحالحاضر با کمبود برق مواجه هستیم و مجبور به کنترل مصرف هستیم. گرچه برق خانهها قطع نمیشود، اما در شهرکهای صنعتی حداقل یکروز تعطیلی دارند و هزینه این صنایع 30 تا40 درصد افزایش یافته است. برخی از صنایع در جاده مخصوص با تعطیلی سهساعته برق در سه روز هفته مواجه هستند. کارگر باید ۸ ساعت کار کند، اما قطع سهساعته برق یعنی گرفتن اوج راندمان تولید از تولیدکننده. تولید و اقتصاد تحت فشار است و قرار است این را با نفت جبران کنند که مثال بارز بیماری هلندی است؛ یعنی با یک منبعی به غیر از تولید، رفاه ایجاد میکنید، ولی در حقیقت ساختار صنعتی و تولیدی کشور را نابود میکنید. این در حالی است که راهحل اصلی این موضوع اجرای قوانینی است که پیش از این نیز وجود داشته است.